پرداخت ۸۶۵ میلیارد تومان تسهیلات مسکن روستایی در اصفهان
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (اقطاع نیوز)، پنجمین نشست هفته هنر انقلاب با عنوان «سینمای مستند فلسطین و نقش آن در مقاومت انقلابی» با حضور سیدعلی روحانی، دانشیار دانشکده سینما و تئاتر، فرشاد عسگریکیا، عضو هیأت علمی دانشکده هنر دانشگاه سوره، مرتضی جانبخش عکاس و تصویر بردار، وحیدالله موسوی و رامتین شهبازی، عضو هیأت علمی دانشگاه سوره، به عنوان دبیر این نشست، یکشنبه ۲۲ فروردینماه به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، رامتین شهبازی، دبیر این نشست ضمن عرض خوشآمدگویی به حاضران در جلسه از سیدعلی روحانی دعوت کرد تا در رابطه با «سینمای مستند فلسطین و نقش آن در مقاومت انقلابی» توضیح دهد.
روحانی گفت: ما به سینمای داستانی پردازش نخواهیم داشت، موضوعی که ما انتخاب کردیم فقط به سینمای مستند فلسطین میپردازد و سینمای مستند فلسطین به طور مستقل مورد مطالعه قرارخواهد گرفت.
روحانی در ادامه افزود: ما در این نشست به فیلمها و فیلمسازانی میپردازیم که مطلقاً در ایران ناشناختهاند؛ اما در حوزه سینمای مستند جوایزی دریافت کردهاند و مورد استقبال نیز واقع شدند.
وی گفت: باوجود اینکه فلسطین وضعیت ساختاری خوبی ندارد، اما اگر بخواهیم در جهان غرب بر روی سینما متمرکز شویم، بیشترین آثار فاخر را در همین جامعه فلسطین مشاهده میکنیم و این جای تحسین دارد، زیرا کشورهایی هستند که با وجود ثروت و امکانات نمیتوانند به اندازه فلسطین عرض اندام کنند.
روحانی در رابطه با فیلمسازان فلسطینی اذعان کرد: فیلمسازان فلسطینی چند گروه هستند، دسته اول کسانی که در مناطق بهطور خودگردان مشغول فعالیتاند، دسته دوم یک عده از مناطقی که اسرائیل برای خودش برداشته و آنها عرب اسرائیل شناخته میشوند و فیلم میسازند و دسته سوم نیز فیلمسازان غیرمستند در فلسطین هستند که در اروپا و آمریکا فیلم میسازند که همه اینها در شبکه سینمای فلسطین قرارمیگیرد که این شبکه بسیار پیچیده است و ما شناختی روی آن نداریم؛ این فیلم و مستندها ما را با مشکلات فلسطین بیشتر آشنا میکند.
در ادامه این نشست فرشاد عسگریکیا به دیدگاههای شهید آوینی پرداخت و گفت: در زمان حیات و پس از حیات شهید آوینی حرف از فیلمسازی ایشان زیاد بود و مسائل بسیاری مطرح شد؛ یکی از کسانی که با این مستند تعارض داشت حسین معززینیا بود که منتقد سینما و از طرفی داماد خانواده آوینی بود؛ معززینیا صحبت و نامهنگاریهای بسیاری با مسئولان مربوطه در مورد مستندهای شهید آوینی انجام داد.
وی در مورد سبک زندگی شهید آوینی افزود: سبک زندگی شهید آوینی باید مطالعه شود، اینکه او چه نظراتی داشته و چقدر توانسته آراء و نظراتش را در مجموعه روایت فتح اجرا کند؛ نوشتههایی که شهید آوینی درمورد شعر، سینما، ادبیات، حکومت، سیاست و فرهنگ دارد موارد قابل اعتنایی هستند؛ بنیاد فتح مجموعهای از فیلمها و مستندهایی است که شهید آوینی جمعآوری کرده و علاقهمندان نیز میتوانند آنها را تهیه و تماشا کنند.
سپس مرتضی جانبخش در این نشست، تحول فیلمبرداری سینمای پس از انقلاب اسلامی را توضیح داد و چند تصویر از گذشته ارائه داد، وی در رابطه با تصاویر گفت: اگر به تاریخ عکس دقت کنید، متوجه میشوید کمتر از ۲۰ سال پس از ابداع عکاسی ما شاهد اولین عکس در ایران هستیم؛ این اتفاق برای سینما زودتر وقوع پیدا کرد. در حوزه سینما کمتر از ۶ سال که اولین فیلم در فرانسه نمایش پیدا کرد، در ایران اولین فیلمبرداری را شاهد بودیم، آن هم فیلمی بود که از سفر مظفرالدینشاه گرفته شد.
جانبخش در ادامه شباهتهای عکاسی سینما و عکاسی استیج را بیان کرد و افزود: شباهتهای زیادی بین عکاسی سینما و عکاسی استیج میبینیم، چون صحنه همچنان چیدمان و آماده برای جلوی دوربین میشود، حتی ممکن است عکاس، مداخلات متعددی در آمادهسازی صحنه و بازیگران کند.
وی در ادامه افزود: عکسی که ناصرالدینشاه از اعضای حرمسرایش مقابل آینه گرفته است، بحثبرانگیز است؛ این عکس از عمق نگاه هنری و تسلط تکنیکی این آدم خبر میدهد و سؤالی که ممکن است برایتان پیش آید این است که چطور ممکن میشود کسانی که عکاس نبودند مانند ناصرالدینشاه و اطرافیانش، در ابتدای تاریخ بدون هیچ پیشزمینهای در این هنر آن هم در حوزه استیج که پیچیدهترین شاخه عکاسی است ماهر بودند؟ به عقیده من سبک زندگی آنها به این شکل بوده است، زندگی سلطنتی برپایه سفرهآرایی، ژست و فیگور بنا شده است؛ بنابراین، این روحیه برای ناصرالدینشاه چیز عجیبی نبوده است.
جانبخش در انتهای نظرات خود گفت: ما در زمینه سینما خوششانس بودهایم، بهطور مشخص شروع سینمای ایران به سال ۱۳۰۹ با فیلم آبی و رابی برمیگردد.
وحیدالله موسوی در ادامه این نشست به توضیح تصویر استعمار ستیزی در ژانر تاریخی ایران پرداخت و در رابطه با چرخهها در ژانرتاریخی گفت: چرخهها، مجموعه فیلمهایی کم دوامند که تداوم و استمرار ژانر را ندارند. چرخه مجموعهای از فیلمهای ژانر است که طی دوره محدود زمانی تولید میشوند و با گرایش غالبشان برای استفاده از قراردادهای ژانری به هم مرتبط هستند. براساس تعریفی دیگر چرخهها، دستهای از فیلمهای ژانریاند که طی یک دوره نسبتاً کوتاه به شهرت و تأثیر شدید میرسند.
وی خاطر نشان کرد: در مقابل سیاست غربیسازی، باستانگرایی و محدودیتهای ایدئوژیک رژیم پهلوی، انقلاب اسلامی بر مکتبگرایی، غربیزدایی از همه ارکان جامعه و تکیه بر فرهنگ اسلامی و ایراتی تأکید کرد. ژانر تاریخی نه تنها وسیلهای برای بازخوانی و قرائت دوباره وقایع مستور شده گذشته در تاریخ اسلام و ایران تبدیل شد، بلکه حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی برهههای گوناگون را نیز منعکس کرد.
موسوی در انتها افزود: فیلمهای تاریخی تلاش کردهاند ناگفتههای تاریخی و مبارزات آزادیخواه را به تصویر بکشند؛ این فیلمها به نوعی اتصال تاریخی بین گذشته و زمان حال برقرار کرده و همچنین با تکیه بر شخصیتهای مذهبی، هنری و معترض، روحیه مبارزهطلبی و حقخواهی و ارزش بنیادی مورد تأکید انقلاب را منعکس کردند.
در انتهای این نشست نیز، به تمامی سؤالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
اصفهان – سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از شناسایی دو هزار و ۲۵۵ بیمار جدید مبتلا به کرونا طی ۲۴ ساعت اخیر در مراکز درمانی تحت پوشش این دانشگاه خبر داد.
ایلام-رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان ایلام با اشاره به ادامه روند افزایشی میزان مبتلایان به کرونا در ایلام، گفت: شرایط استان وخیم است.
خرمآباد- رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت لرستان از آغاز نظارت بر بازار ماه رمضان توسط ۳۰ اکیپ بازرسی خبر داد و گفت: ۶۰۰ تُن برنج، ۶۰ تُن گوشت و ۶۰۰ تُن شکر در سطح استان توزیع میشود.
یزدـ رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه گفت: در حال حاضر ۷ هزار مدرسه وقفی در سطح کشور در اختیار آموزش و پرورش است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (اقطاع نیوز)، هفتمین نشست هفته هنر انقلاب اسلامی با عنوان «معرفی و تحلیل رمان «من زندهام» از منظر مؤلفهها و ساختارهای دراماتیک»، با هدف شناخت ظرفیتهای نمایشی این اثر جهت اقتباس و حضور معصومه آباد، نویسنده رمان «من زندهام»، آزاده دوران دفاع مقدس و عضو پیشین شورای شهر تهران و شکوفه ماسوری، عضو هیأت علمی گروه نمایش دانشگاه سوره، و امیررضا نوری پرتو به عنوان دبیر این نشست به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، امیررضا نوری پرتو ضمن خوشآمد گویی به حاضرین در جلسه، به شرح مختصری از رمان «من زندهام» پرداخت و همچنین نویسنده این اثر را به حاضرین معرفی کرد.
سپس معصومه آباد در پاسخ به این سؤال که هدف از انگیزه نگارش این اثر چه بوده است، گفت: ما باید برای نسلهای حاضر این خاطرات را بنویسیم. اگر این خاطرات نوشته نشود، انگار اصلأ این اتفاقات نیفتاده است؛ من فکر میکردم این جریانات فقط برای من است، اما وقتی این بار را با مردم تقسیم کردم به تعداد خوانندگان، مردم با من همراهی میکرند و شریک درد و رنج من بودند.
آباد نیز در رابطه با تأخیر سه دههای که برای نوشتن این کتاب پیش آمد، افزود: ابتدا فکر میکردم این خاطرات شخصی هستند و بعد متوجه شدم این خاطرات فقط برای من نیست و احساس کردم این خاطرات باید به مردم گفته شود و اگر از زبان من گفته نشود، ممکن است بعد از من افرادی این خاطرات را بیان کنند و با شک و شبهه مردم مواجه شوند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: با اینکه این خاطرات ۳۰ سال بعد نوشته شده ولی من تمام اسامی و مکانها را به قدری خوب به یاد دارم که انگار این خاطرات برای چند ماه پیش است.
نویسنده این اثر در پاسخ به این سؤال که اگر قرار باشد یک نمایشنامهنویس یا فیلمنامهنویس بخواهد از کتاب «من زندهام» اقتباس کند، شما چه کمکی میکنید؟ گفت: در اقتباس یک کتاب قطعأ نمیشود از تمام متن کتاب اقتباس شود و شاید فقط کلیاتی از آن مورد استفاده قرار گیرد؛ کتاب من زندهام بخشهای مختلفی دارد که بستگی به توانمندی فیلنامهنویس و اینکه با چه دیدی نگاهش میکند و یا میخواهد فیلم را با چه مضمون بسازد میتواند سراغ چند بخش خاص برود و بقیه را اقتباس نکند.
در اواسط این نشست نیز، نوری پرتو بخشهایی از کتاب من زندهام را که مایههای دراماتیک داشت برای حاضران قرائت کرد.
شکوفه ماسوری نیز، در بیان موانعی که بر سر راه اقتباس از کتاب «من زندهام» وجود دارد، اذعان کرد: در شخصیتپردازی همه شخصیتها به جز دشمنان بیش از حد شخصیت عاری از صفات بد دارند؛ ما برای اقتباس دراماتیک علاوه برسفیدی شخصیتها به لکههای سیاه هم نیاز داریم.
نویسنده کتاب «من زندهام» در رابطه با رگههای انسانیت موجود در جبهه دشمن خاطرنشان کرد: چون زندان فضای امنیتی داشت، گزینش زندانبانان جوری نبود که با ما مراودت داشته باشند؛ ولی با تمام گزینشهای سختگیرانه بازهم افرادی بودند که مراقبت از ما را به صورت انساندوستانه انجام میدادند.
در انتها، با پیشنهاد ماسوری مبنی بر تغییر شکل بیوگرافی کتاب به سمت یک رمان قابل اقتباس، نشست به پایان رسید و به تمامی سؤالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
اصفهان – دبیر جشنواره ملی حماسه گویان از برگزاری اختتامیه این جشنواره در سوم خرداد خبر داد.
ایلام-مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده ای ایلام از بازسازی و بهسازی پل بانرحمان شهرستان مهران خبر داد.
خرمآباد- در آستانه ماه عبادت و بندگی مساجد استان لرستان مهیای میزبانی از روزهداران شد.
یزدـ نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد گفت: به معادن به عنوان انفال خمس تعلق می گیرد و می توان از بخشی از این خمس برای ایجاد موقوفات جدید استفاده کرد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (اقطاع نیوز)، ششمین نشست هفته هنر انقلاب با عنوان «انقلاب اسلامی و سینمای ایران» با حضور احمدرضا درویش کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس، علیاصغر فهیمیفر، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، نصرتالله تابش و رامتین شهبازی، عضو هیأت علمی دانشگاه سوره، به عنوان دبیر این نشست به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، رامتین شهبازی دبیر این نشست توضیحاتی را به عنوان مقدمه در مورد سینمای ایران بعد از انقلاب بازگو کرد و از فهیمیفر خواست تا در رابطه با انقلاب اسلامی ایران که به لحاظ زیبایی شناسی، چه تحولی را توانسته در سینما به وجود آورد توضیح دهد؛ فهیمیفر نیز در ادامه گفت: سینمای انقلابی با سینمای انقلاب دو واژه متفاوت است.
در ادامه نصرتالله تابش در رابطه با اوضاع قبل از انقلاب افزود: قبل از انقلاب، دنیای اسلام و مسلمین با بسیاری از هنرهایی که الان وجود دارد آشنا نبود و فقر تئوریک نسبت به هنرها وجود داشت. انقلاب اسلامی آغاز برداشتن موانعی بود که منجر به فقر تئوریک میشد.
وی خاطرنشان کرد: خیلی از کسانی که با دغدغه دینی فیلم ساختند، مانند حاتمیکیا، توانستند این دغدغه دینیشان را به فعالیت تئوریک تبدیل کنند؛ درواقع یکی از کارهای انقلاب، عبور از فقر تئوریک و پاسخگویی به پرسشهایی که از فلسفه هنر مطرح میشود، بود.
همچنین تابش عنوان کرد: ما در قبل انقلاب، رماننویسی و تئاترنویسی دینی نداشتیم و به لحاظ تئوریک بسیار ضعیف بودیم؛ انقلاب بعد از فروپاشی نظام شاهنشاهی تازه در عرصههای مختلف شروع شد، که در هنر به دلیل پیچیدگی موضوع، طبیعتأ با مشکلات زیادی مواجه بود.
در ادامه این نشست نیز، احمدرضا درویش نسبت سینما با انقلاب اسلامی ایران را از نظر خود بیان کرد و همچنین در مورد نشان دادن چهره معصومین(ع) در سینما افزود: در این عرصه صاحب فتاوای بسیار جدی از مراجع هستیم.
نصرت تابش نیز در رابطه با این بحث خاطرنشان کرد: تقریبأ اکثریت قریب به اتفاق مراجع معاصر به علاوه مراجع حدود ۴۰۰ سال پیش راجع به نمایش چهره معصومین نظر دادند و مشروط بر اینکه چهره خاصی به معصومین منصوب نشود و در میان عموم ایجاد وهم نکند مخالف آن نیستند.
همچنین احمد رضا درویش، با بیان اینکه معنای سینما و هنر، فرم و زبان است، افزود: اصلیترین مسأله، مسأله فرم است و اینکه باید به چه فرمی فیلمها ساخته شود که هویت و موقعیت اجتماعی ما را مطرح کند جای بحث دارد.
در ادامه جلسه نیز فهیمیفر بیان کرد: در سالهای اولیه انقلاب، روحیه انقلابی تحولاتی در برخی هنرها مثل عکاسی ایجاد کرد و همین سبب شد تا پیشرفتهایی داشته باشیم.
وی در ادامه افزود: درست است که سینمای ما در حال پیشرفت است اما متأسفانه در حال حاضر باری به هر جهت شده و در واقع ابزاری شده برای کسب پول و به واقع اکنون نظریهای راجع به فیلم انقلاب اسلامی نداریم و تئوری سینما متأسفانه به صورت جدی مورد توجه متولیان قرار نگرفته است و چیزی که الان در دانشگاهها راجع به سینما تدریس میشود، مجموع تکنیکهای رنگ و رو رفتهایست که به این ترتیب سینما دارد دچار انقلابی در حوزه فن و زیباییشناسی میشود.
فهیمیفر اذعان کرد: اول باید به فقر تئوریک خود ایمان بیاوریم و بیدار شویم که خود سینمای غرب در حال تغییر نسبت به گذشته است ومیتواند چیزی به ما یاد دهد اما هدفمان نیست.
در انتهای این نشست تابش با بیان اینکه سیاست گذاری و مدیریت در سینما خیلی نمیتواند موثر باشد، گفت: با تجربهای که به دست آوردهام، به جایی رسیدم که تکیه بر سیاست گذاری و مدیریت در سینما خیلی نمیتواند مؤثر باشد، این به معنای عدم لزوم مدیریت و سیاست گذاری در سینما نیست بلکه به این معناست که در مدیریتی که این ۴۰ سال انقلاب به آن رسیدیم، باید تجدید نظر کنیم.
همچنین عنوان شد: سینمای ما نه صنعت است، نه ملی و نه بینالمللی و پیشنهاد من این است که اول باید پذیرفت که سینمای در حال تأسیس و تجربی است.
در انتهای این جلسه نیز، به تمامی سؤالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
اصفهان- معاون سیاسی سپاه صاحب الزمان استان اصفهان گفت: باید شرایطی را فراهم کنیم که اقتصاد چین به ایران وابسته شود و اگر حجم مبادلات ما با چین بالا برود، میتوانیم بهتر امتیاز بگیریم.
ایلام-معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی استان ایلام گفت: تماس با مرکز اورژانس اجتماعی ایلام ۱۴۰ درصد در طول سال گذشته نسبت به سال ماقبل آن افزایش یافته است.
خرمآباد- استاندار لرستان با اشاره به شرایط خطرناک و نامطلوب بیماری کرونا در این استان گفت: از هر ۱۰۰ نمونه تست ۵۰ مورد مثبت میشود.
یزدـ مدیرکل استاندارد استان یزد گفت: در سال گذشته پروانه استاندارد ۵۷ محصول در یزد باطل و تعلیق شد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (اقطاع نیوز) به نقل از دانشگاه شیکاگو – مارشال دی سالینز، مردمشناس برجسته و باهوش که از دهه ۱۹۷۰ شروع به کاوش در نحوه شکل گرفتن افراد و شکلگیری آنها توسط فرهنگشان کرد، در تاریخ ۵ آوریل در خانهاش در شیکاگو از دنیا رفت. او ۹۰ ساله بود.
مارشال سالینز که به خاطر نقش فعالش در مردمشناسی شناخته میشد، استاد برجسته خدمات ممتاز چارلز اف. گِری در دانشگاه شیکاگو بود. او دههها به مطالعه تاریخ و قومنگاری جوامع هاوایی، فیجی و دیگر جزایر جنوب اقیانوس آرام پرداخت و تحقیقات خود را با ساختارهای سیاسی بومی، شیوههای خویشاوندی و مفاهیم طبیعت درگیر کرد.
مردمشناسی برای سالینز یک موهبت و در عین حال ماجراجویی بود که آنطور که خودش در جشنواره سال ۲۰۱۴ علوم انسانی شیکاگو گفت فرصتی برای «خلق دوباره در ذهن انسان به شیوهای که جهان برای سایرین در کنار هم قرار گرفته» فراهم میکرد.
سالینز سال گذشته در مصاحبهای گفت: «انسانشناسی از بعضی جهات حتا از فیزیک هم شانس بیشتری برای نشاندادن حقیقت دارد، زیرا حقیقت انسان است.»
سالینز در ۲۷ دسامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو متولد شد. او مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشدش را در سالهای ۱۹۵۱ و ۱۹۵۲ در رشته انسانشناسی از دانشگاه میشیگان دریافت کرد و دکترایش را در سال ۱۹۵۴ از دانشگاه کلمبیا گرفت. پس از ۱۵ سال تدریس در میشیگان و دو سال کار در پاریس، در سال ۱۹۷۳ سالینز به عضویت هیئت علمی دانشگاه شیکاگو درآمد.
او در طول زندگی حرفهای خود تلاش کرد تا الگوی معرفتشناسی غربی را در انسانشناسی متمرکز ساخته و ایدههای جامعهشناسی و نظریه اقتصادی سرمایهداری را با این ادعا که عوامل فرهنگی کلید الگوهای شکلدهنده رفتار و رشد انسان هستند، به چالش بکشد.
کلود لوی استروس که خود به عنوان پدر مردمشناسی مدرن شناخته میشود، یک بار درباره سالینز نوشت: «او حالا به عنوان یک انسان خردمند و فرزانه در میان مردمشناسان ایستاده و شاید آخرین نفر باشد.»
سالینز که به خاطر علاقهاش به گفتمان علمی مشهور بود، چندین سال به مباحثه علنی با گنانات اُبیسکره، محقق دانشگاه پرنستون، درباره نحوه درک بومیهای هاوایی از جیمز کوک، کاوشگر انگلیسی در طی مجموعه برخوردهایی که در نهایت منجر به مرگ کوک شد پرداخت. این بحث سوالات مهمی درباره اینکه محققان غربی چطور باید دیدهگاهی بومی را درک کنند به وجود آورد.
پروفسور جوزف پی. مَسکو در پیامی به دپارتمان مردمشناسی دانشگاه شیکاگو نوشت: «سالینز کمکهای بنیادینی به مردمشناسی، اقتصاد و فرهنگ تاریخ کرد. علاقه همیشگی او نشان دادن چگونگی کارکرد تفاوت فرهنگی در تاریخ، نحوه شکل گرفتن فرهنگ توسط تاریخ و بحث در مورد ارزش بنیادین و موشکافی شیوههای تفکر بومی است.»
سالینز علاوه بر کار آکادمیک، در تمام طول زندگیاش فعالیت سیاسی داشت. او به عنوان یک فعال ضدجنگ در سال ۱۹۶۵ مفهوم «بحث آزاد» را ایجاد کرد؛ نوعی اعتراض بدون خشونت که دانشجویان و اعضای هیئت علمی را گرد هم آورد تا جنگها و سیاستهای ایالات متحده را زیر سوال ببرند. بحث آزاد در طول جنگ ویتنام بهطور گسترده در سرتاسر کشور سرمشق قرار گرفت.
همکاران و شاگردان سابق سالینز همواره او را با شوخطبعی، طنز و سخاوت به یاد میآورند. دنیل روزنبلات، استاد دانشگاه کارلتون میگوید: «اینکه او چنان فروتنی را با ستیزهجویی ترکیب میکرد شاید پارادوکس باشد، اما من فکر میکنم کسانی که از نزدیک با او کار کردهاند با من موافقند که دومی هرگز اولی را تحتالشعاع قرار نمیداد.» او ادامه میدهد: «یکی از شوخیهای جالبی که سالینز میکرد درباره ماهیت شغلی آکادمیک بود. او میگفت در بلندمدت همه ما میمیریم و همگی اشتباه میکنیم. زمانی کارمان را خوب انجام دادهایم که اولی پیش از دومی اتفاق بیفتد. به نظر من او بیش از همه به این هدف دست پیدا کرد.»
دومینیک بویر، مردمشناس دانشگاه رایس میگوید: «علیرغم آنکه او به عنوان یکی از شناختهشدهترین و تاثیرگذارترین مردمشناسان تمام ادوار بود، شخصیتی فوقالعاده خاکی داشت و با دانشجویان با گرمی و احترام رفتار میکرد. آنچه بیش از همه از او آموختم این است که برای آنکه در کاری که انجام میدهید خوب باشید نیازی نیست دلسوزیتان را فدا کنید.»
الکس گلوب، از شاگردان سابق سالینز که حالا در دانشگاه هاوایی تدریس میکند میگوید: «جهان جای بهتری میشد اگر همه شفافیت و صداقت سالینز را داشتند.»
سالینز نویسنده ۱۹ کتاب و بیش از ۱۰۰ مقاله است، ازجمله «اقتصاد عصر حجر» (۱۹۷۲) که در آن به مخالفت با این نظریه میپردازد که جوامع شکارچی-گردآورنده از کمبود منابع رنج میبردند و در عوض آنها را نسبتا مرفه میداند. از دیگر آثار برجسته او میتوان به «جزایر تاریخ» (۱۹۸۵)، «آناهولو: انسانشناسی تاریخ در پادشاهی هاوایی» (۱۹۹۲)، «فرهنگ در عمل» (۲۰۰۰)، خویشاوندی چه هست و چه نیست (۲۰۱۲) و «درباره پادشان» (۲۰۱۷) اشاره کرد.
او اولین کسی است که دو بار موفق به کسب جایزه گوردن جی. لنگ شد؛ یک بار در سال ۱۹۷۷ برای «فرهنگ و دلیل علمی» و بار دیگر در سال ۱۹۹۷ برای «بومیان چطور فکر میکنند: مثلا درباره کاپیتان کوک». این جایزه سالانه توسط دانشگاه شیکاگو به عنوان بالاترین افتخار به نویسنده، ویراستار یا مترجمی اعطا میشود که طی سه سال گذشته بیشترین افتخار را برای انتشارات به همراه آورده باشد.
سالینز پس از بازنشستگی در سال ۱۹۹۷ به نویسندگی و رهبری تماموقت تحقیقات پرداخت. او پیش از مرگش «علم نوین جهان افسونشده» را تمام کرد که یک قومنگاری جهانی از فرهنگهای غیرغربی است که در سال ۲۰۲۲ توسط انتشارات دانشگاه پرینستون منتشر خواهد شد.
عضویت در آکادمی علوم و هنر امریکایی و آکادمی بریتانیا و کمکهزینه گوگنهایم ازجمله افتخارت فراوان سالینز بود. او همچنین به خاطر بازدیدها، همکاریها و سخنرانیهای متعددش در فرانسه، نشان هنر و ادب وزارت فرهنگ فرانسه را در سال ۲۰۱۱ کسب کرد. از هشت دکترای افتخاری که به سالینز اعطا شد، دو مورد از سوی دانشگاههای پاریس بود و بقیه از بلژیک، کانادا و بریتانیا.